هنرمندي تمام عيار...
امیرحسین روحانیان
با درگذشت ژاله علو، هنر سرگرمي و نمايش يكي از پيشگامان و نامداران خود را درعرصههاي سينما، تئاتر، دوبله، راديو و تلويزيون با كارنامهاي قابل اعتنا از دست داد.
از سال ۱۳۲۵ تا همين چندسال پيش اين بانوي هنرمند با حافظهاي شگرف به دلمشغوليهاي هنري خود ميپرداخت.
او در هر عرصهاي كه وارد ميشد خود انتخاب ميكرد كه چگونه كاركند، چگونه ادامه دهد و چگونه بماند.
ژاله (شوكت) علو از نخستين نامهايي است كه از اواخر دهه بيست در راديو درخشيد و نامش در برنامه داستان شب تا دوردستترين نقاط، محبوب علاقهمندان به اين برنامه شد. سال ۱۳۲۷ و با آغاز دوره دوم فيلمسازي در ايران او در فيلم توفان زندگي نقشي پررنگ بهعهده گرفت و با انتخاب نام هنري ژاله راه ورود بانوان ديگر به عالم سينما را هموارتر كرد.
در همان ابتداي فعاليتش او با مرحوم نصرتالله محتشم بازيگر وكارگردان پرآوازه و متنفذ تئاتر ازدواج كرد. پرويزخطيبي در كتاب خاطراتش دليل عمده ازدواج ژاله با محتشم با آن تفاوت سني و همچنين به عنوان همسر دوم، سختگيري برادر ژاله را در ورود او به كارهاي هنري ميداند. در واقع ژاله علو با درايت و تدبير با اين ازدواج، هم راههاي پيشرفتش را هموارتر كرد و هم از سختگيريهاي برادربزرگش در ادامه راه هنرياش كاست.
در دهه ۳۰ او در سينما نقشهاي متفاوتي بازي كرد كه نامش مورد توجه سينماروها قرار گرفت.از نقشهاي مثبت و همدليبرانگيز تا نقشهاي منفيهاي اغواگرانه. همان اوايل دهه۳۰ او در استوديو پارسفيلم وارد دوبلاژ فيلمهاي ايراني نيز شد و به جاي بازيگراني كه فن بيان مناسب نداشتند، صحبت ميكرد و در واقع از پايهگذاران اين نوع دوبله بود كه بعدها گسترشِ بسيار يافت.
نخستينبار با گويندگي بهجاي سوفيالورن صدايش چنان برچهره اين بازيگر خوش نشست كه تماشاگر آن را پسنديد. اواگاردنر، كتي جورادو، جين هاگن و سوزان هيوارد از ديگر ستارگاني بودند كه ژاله بهجايشان حرف زد.
ژاله علو را بايد نخستين مدير دوبلاژ انيميشنهاي والتديرني دانست. كودكان دهه چهل تا امروز كارتونهايي مانند سيندرلا (دوبله اول)، گربههاي اشرافي، صدويك سگ خالدار، زيباي خفته و... را با مديريت ايشان ديدهاند.
علو بعد از انقلاب و از سال ۱۳۵۹با حضور در راديو و دوبله فعاليتش را دوباره آغاز كرد. دوبله انيميشنهاي بامزي قويترين خرس دنيا براي شبكه دو نخستين كار او در اوايل دههشصت و بعد از آن دوبله مجموعههاي دهكده حيوانات، پت پستچي و جزيره ناشناخته بود.
با سريال اميركبير در سال ۱۳۶۴ او به عرصه بازيگري بازگشت و نشان داد كه همچنان تواناييهايش را حفظ كرده است. با دوبله سريال سالهاي دورازخانه (اوشين) بانو يكي از بهترين دوبلههاي تاريخ تلويزيون را به يادگار گذاشت. او با انتخاب شايسته و درست گويندگان اوشين را به خانه ايرانيان برد.
شاهنقش او در سريال روزي روزگاري آن هم در ۶۵سالگي نشان داد كه او يكي از بازيگران شاخص در بين همنسلانش است. خالهليلا در روزي روزگاري درنقش زني دنياديده و مقتدر به ويژه در سكانسهايي كه با خسروشكيبايي همبازي بود بين تماشاگران محبوبيت بسيار يافت. بدهبستانهاي كلامي و نوع بازي اين دوبازيگر و تلاطم كلامي آنها در روزيروزگاري هنوز ديدني و تحسينبرانگيز است. از اواخر دهه هفتاد خانم علو به دليل اقتضائات سني بهصورتي خودخواسته درتمامي عرصهها كم كار شد. اما گاهي در فيلم، سريال يا برنامهاي تلويزيوني يا در دوبله حاضر ميشد و با آن شمايل مادرانه و مقتدر حضورش را به رخ ميكشيد. از اين تواضع و باريكبيني ايشان ميتوان به خاطرهاي از فيلم خواستگاري (۱۳۶۸) اشاره كرد. ايشان انتخاب اول فخيمزاده براي ايفاي نقشي بود كه بعدها توسط خانم ثرياقاسمي ايفا شد.
روزي كه بانو به ديدن كارگردان ميرود، فخيمزاده متوجه ميشود خانم علو براي اين نقش جديتر از فيلمنامه است و همچنين قد او از مرحوم هادي اسلامي بلندتر است.
فخيمزاده با احترام و عذرخواهي فراوان تغيير نظرش را به علو ميگويد، اين بانوي هنرمند نيز با رفتاري حرفهاي، با پختگي و بدون دلگيري دفتر را ترك ميكند. مدتي بعد در همايشي خانم ژاله در رديف جلوي فخيمزاده مينشيند، اما ناگهان بلند شده و قدري جابهجا ميشود و ميگويد ببخشيد كه قدم كمي بلند است! آخرين بار مدتي قبل از شيوع كرونا بانو در ۹۲سالگي در استوديو كواليما پشت ميكروفن نشست و با حضورذهني غبطهبرانگيز و صدايي كه يادآور بزرگترين آثار سينماي كلاسيك است در يك انيميشن حرف زد و در ميان بهت و ناباوري گويندگان جوان نشان داد كه با سلامت و بدون حاشيه زيستن و عاشقانه كار كردن ميتوان عمري پرسود داشت و از زندگي لذت برد. در نهايت اين بانوي هنرمند در سومين روز از زمستان ۱۴۰۳ پس از ۸ دهه فعاليت در ۹۷سالگي بدرود حيات گفت و به خاطرهها پيوست. روحش شاد.